هو الحق
شهدا و مهدويت در آيينه آمار
حجتالاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان
رابطة دفاع مقدس و شهدا با موضوع مهدويت را ميتوان از روشهاي مختلفي بررسي كرد:
1. مراجعه به متن وصيتنامه شهدا
راه اول كه مستندترين و دقيقترين راه ميباشد، مراجعه به متن وصيت نامه شهدا است؛ چون كه شهدا وصيت نامههايشان را در روزهاي آخر و گاهي در ساعات آخر زندگي نورانيشان نوشتهاند، در شرايطي كه در بسياري از موارد ميتوان گفت وصل به خدا بودند، يعني در بهترين لحظات زندگي خود، خالصترين و حقيقيترين اعتقادشان را به قلم آوردهاند. يكي از نشانههاي اين حرف اين است كه وقتي وصيتنامههاي شهدا را ميخوانيم، عموماً اين طور است كه انسان احساس نميكند كه آنها را آدم بيسواد يا كم سوادي نوشته است. من يكي از شهدا را ميشناسم كه در كلاس سوم راهنمايي بود و معمولاً نمره خوبي از انشايش نميگرفت، اما وقتي وصيتنامهاش را ميخوانم، احساس ميكنم كه انگار لقمان حكيم، قلم به دست گرفته و آن را نوشته است! چرا اين طور است؟ چون قطره با دريا پيوند خورده و خاصيت دريا را پيدا كرده است. اصلاً شهدا در عالم ديگري بودند، به همين دليل نيز امام (ره) خواندن وصيت نامة شهدا را به همه سفارش ميكردند. به هر حال چون وصيت نامههاي شهدا در شرايطي نوشته شدهاند كه خالصترين و بيآلايشترين اعتقادشان و حقيقت درونيشان را بيان كردهاند، بنابراين آن چه از وصيت نامهها استخراج ميشود، ميتواند بهترين و متقنترين سند باشد.
ارتباط وصيتنامههاي شهدا با مهدويت
الف) غير مستقيم
از وصيت نامهها در ارتباط با مهدويت به دو شكل ميتوانيم استفاده كنيم. يكي به صورت مستقيم و ديگري به صورت غيرمستقيم. غيرمستقيم آن به اين نحو است كه در بسياري از وصيتنامهها سخن از پيروي كردن از ولايت فقيه به ميان آمده است. ما از پژوهش جداگانهاي كه در سالهاي اخير انجام شده است، به اين نتيجه رسيدهايم كه شهدا در وصيتنامههايشان بهطور متوسط چهار مرتبه انگيزة رفتن به جبهه را پيروي از ولايت فقيه اعلام كردهاند، البته با تعابير مختلفي چون امام، رهبر، نايب امام زمان عليه السلام و ولايت فقيه از اين مقام سخن گفتهاند. سؤالي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه درخواست پيروي از ولايت فقيه و امام در وصيت نامههاي شهدا بر چه اساسي بوده است؟ جواب اين است كه ولي فقيه، نايب امام زمان عليه السلام است. اين نمونهاي از شكل غير مستقيم بود.
ب) مستقيم
اما برخي از مواردي كه در وصيتنامهها به صورت مستقيم به موضوع مهدويت اشاره شده است، به شرح ذيل ميباشد:
از ميان 46259 وصيت نامه شهيد كه مورد بررسي قرار گرفته اين مفاهيم استخراج شده است:
تأكيد بر شناخت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 19%؛ اشاره به غيبت كبري، 5/8%؛ موضوع انتظار امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف 5/15%؛ فراق امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 7%؛ نشانههاي ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 6%؛ حكومت جهاني، 5/38%؛ ياران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 5/32%؛ آرزوي ديدار امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 17%؛ نايب امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف (امام راحل)، 5/61%؛ آزمايش الهي در دوران غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 25%؛ شعار خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار، 32%؛ ارتباط نهضت كربلا و انقلاب ايران و حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 25%؛ نبرد حق عليه باطل، 40%؛ ارتباط شهادت طلبي با ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 45%؛ سلام بر حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 40%؛ و عناوين ديگري كه وجود دارد.
در وصاياي شهدا به طور ميانگين در هر وصيت نامه، پنج مرتبه از مفاهيم مرتبط با امام زمان عليه السلام ، سخن گفته شده است. در هر وصيت نامه، 2/3 بار نام صريح حضرت ذكر شده است و رابطه بين اطاعت از ولي فقيه و پيروي از حضرت حجت، 63% مورد تأكيد قرار گرفته است.
شهدا، انقلاب اسلامي را به عنوان زمينهاي براي ظهور و قيام حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه الشريف ميدانستهاند و اين نكته در وصاياي آنها 32% بيان شده است. البته عناوين ريز ديگري هم وجود دارد كه از آنها ميگذريم.
بنابراين ميبينيم كه در وصيت نامهها ـ كه متقنترين اسناد دفاع مقدس هستند ـ بيشترين تأكيد به صورت مستقيم به مسأله مهدويت شده است و وصيت نامه شهدا سرشار از اين گونه مفاهيم ميباشد.
2. بررسي آمار شهدا
از منظر ديگري هم ميتوان رابطه تنگاتنگ دفاع مقدس و موضوع مهدويت را اثبات كرد و آن از راه آماري است كه از شهدا داريم، آماري كه هم اقشار مختلف مردم را نشان ميدهد، هم مذاهب و هم مناطق جغرافيايي را، لذا اين آمار را به صورت خلاصه بيان ميكنيم.
در ميان اقشار، آن قشري بيشتر شهيد داده است كه انتصاب و ارتباطش با حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف قويتر بوده و آن قشر، قشر روحانيت است كه به عنوان سربازان امام زمان عليه السلام بالاترين درصد شهدا را به خود اختصاص دادهاند. آنچه كه بنياد شهيد از آمار شهدا اعلام كرده، اين است كه روحانيت 12 برابر ميانگين جامعه، شهيد داده، يعني به طور متوسط، از هر 1000 نفر افراد جامعه 4 نفر شهيد شدهاند، ولي از قشر روحانيون، از هر 1000 نفر، 48 نفر شهيد شدهاند. البته طبق آماري كه نهاد ديگري ارائه كرده، اين ميانگين به 20برابر ميرسد. چون خيلي از طلبهها نه از طريق دفتر تبليغات اسلامي، نه از طرف سازمان تبليغات اسلامي و نه به عنوان طلبه به جبهه ميرفتند، بلكه به عنوان رزمندهاي ناشناس و بياسم و رسم به منطقه ميرفتند و احياناً شهيد ميشدند. مخصوصاً طلاب عزيزي كه در سالهاي اول طلبگي به جبهه ميرفتند، معمولاً عمامهاي بر سر نداشتند و كسي هم متوجه نميشد كه اينها طلبه هستند. اما بعد از اين كه شهيد ميشدند معلوم ميشد كه دو، سه يا پنج سال طلبه بودهاند.
البته اين آمار، غير از آمار «شهيد دادهها» است؛ يعني پدرهايي كه طلبه بودهاند و فرزندانشان در جبهه شهيد شدهاند، لحاظ نشده است.
از نظر مذهب، برخي از مناطق مذهبي كه اعتقاد صد در صد به مسأله مهدويت در آنجا وجود داشته است، تا 50 برابر بيشتر شهيد دادهاند.
از نظر مناطق جغرافيايي هم آن مناطقي بيشتر شهيد دادهاند كه در آن جا ارتباط با امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف پر رنگتر بوده، جلسات دعاي ندبه بيشتر بوده و روحانيت نقش پررنگتر و مؤثرتري داشته است. اگر ميبينيم در بين استانها، استان اصفهان از نظر شهدا رتبه اول را دارد، و در اصفهان، شهر «درچه» بيشترين آمار شهدا را به خود اختصاص داده، به اين دليل است كه نقش روحانيت و مسجد در آن جا بسيار برجسته بوده است. البته استاني هم داريم كه هر چند همه آنها شيعه هستند، ولي در رده خيلي پاييني از آمار شهيد دادهها قرار گرفتهاند. با بررسيهاي به عمل آمده معلوم شد كه در آنجا حضور و نقش روحانيت كمتر بوده، لذا شهادت طلبي در آنجا سطح پاييني داشته است.
حزبالله لبنان را به عنوان يك نمونه ديگر عرض ميكنم. مجاهد بزرگ، سيد حسن نصرالله ميگفت: «يك ژنرال بازنشسته مصري كه از فرماندهان جنگ ژوئن و اكتبر (رمضان و جنگ 6 روزه) اسرائيل و مصر بود، پيش من آمد و گفت: اسرائيل با اعراب نجنگيد، اولين جنگ واقعي عليه اسرائيل، جنگ حزب الله بود. در اين جنگ، نيرويي كه با اسرائيل جنگيد حدود چند هزار نفر بودند؛ در حالي كه طرف مقابل حدود 40 هزار نفر بودند، البته بدون در نظر گرفتن ناوهاي جنگي، هليكوپترهاي جنگي، توپهاي دور برد، قويترين تانكها و مدرنترين تجهيزات جنگي روز دنيا كه اسرائيل از آن بهرهمند بود. حالا اگر اين 40 هزار نيرو، ضرب در اين امكانات شود، معلوم ميشود كه اسرائيليها چه نيرويي داشتند و شايد بتوان گفت اين 40 هزار نفر با اين امكانات 4 ميليون نفر بودند.
اما در اين طرف، حزبالله حدود چند هزار نفر است كه امكانات جنگي سربازان اسرائيل را هم ندارد. پيروزي حزب الله در اين شرايط، خودش معجزهاي بزرگ است. ببينيد اعتقاد به مهدويت چه ميكند. حزب الله نه تانكي، نه هليكوپتري، نه ناوي، نه خودرو زرهي و نه هيچ چيز ديگري نداشت. جنگ ژوئن، شش روز طول كشيد و البته شش روز هم نبود، بلكه دو ساعت بود، يعني در عرض دو ساعت، اسرائيل كار خودش را كرد و بقيه شش روز را به تثبيت مواضع پرداخت. اما همين اسرائيل، چهل سال بعد از آن جنگ و در شرايطي كه امكانات، تجهيزات، تجربه و توانش چهل برابر شده بود، در مقابل حزب الله چند هزار نفري، 33 روز جنگيد و طعم تلخ شكست را چشيد. رمز اين شكست يك كلمه است. من بارها در سنگرهاي خط اول حزبالله، شب تا صبح در كنار آن مجاهدان في سبيلالله بودم، ميدانيد صحبت در مورد چه مسائلي بود؟!
دوش در حلقه ما صحبت گيسوي تو بود تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود
آنها از امام خميني رحمه الله ميپرسيدند، از خاطرات مربوط به ولي فقيه زمان، مقام معظم رهبري ميپرسيدند و از امام زمان عليه السلام سؤال ميكردند. من هم در حد معلوماتم براي آنها مطلبي بيان ميكردم. از ما گفتن و از آنها اشك ريختن. آنها يك پارچه عشق به ولايت بودند، يك پارچه عشق به مقام معظم رهبري بودند و در آتش شور و شوق محبت به ايشان ميسوختند. در آينه پاك و شفاف رزمندگاني كه عشق ولايت در دلشان شعلهور بود و در پرتو همين عشقِ و پيوند با امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و نايب ايشان، مقام معظم رهبري، انرژي خاصي پيدا كرده بودند كه بر اثر آن، توانستند بر قويترين ارتش دنيا غلبه پيدا كنند و حالا حزبالله بزرگ لبنان، همانند حزبالله بزرگ ايران با همه توانمنديهايش، با پشتوانه مهدويت، امام زمان عليه السلام و كربلا به پيش ميرود.
سوتيتر
1. من يكي از شهدا را ميشناسم كه در كلاس سوم راهنمايي بود و معمولاً نمره خوبي از انشايش نميگرفت، اما وقتي وصيت نامهاش را ميخوانم، احساس ميكنم كه انگار لقمان حكيم، قلم به دست گرفته و آن را نوشته است! چرا اين طور است؟
2. از نظر مناطق جغرافيايي هم آن مناطقي بيشتر شهيد دادهاند كه در آن جا ارتباط با امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف پر رنگتر بوده، جلسات دعاي ندبه بيشتر بوده و روحانيت نقش پررنگتر و مؤثرتري داشته است. اگر ميبينيم در بين استانها، استان اصفهان از نظر شهدا رتبه اول را دارد، و در اصفهان، شهر «درچه» بيشترين آمار شهدا را به خود اختصاص داده، به اين دليل است كه نقش روحانيت و مسجد در آن جا بسيار برجسته بوده است.
3 . آنها از امام خميني رحمه الله ميپرسيدند، از خاطرات مربوط به ولي فقيه زمان، مقام معظم رهبري ميپرسيدند و از امام زمان عليه السلام سؤال ميكردند. من هم در حد معلوماتم براي آنها مطلبي بيان ميكردم. از ما گفتن و از آنها اشك ريختن. آنها يك پارچه عشق به ولايت بودند، يك پارچه عشق به مقام معظم رهبري بودند و در آتش شور و شوق محبت به ايشان ميسوختند.
4. مجاهد بزرگ، سيد حسن نصرالله ميگفت: «يك ژنرال بازنشسته مصري كه از فرماندهان جنگ ژوئن و اكتبر (رمضان و جنگ 6 روزه) اسرائيل و مصر بود، پيش من آمد و گفت: اسرائيل با اعراب نجنگيد، اولين جنگ واقعي عليه اسرائيل، جنگ حزب الله بود. در اين جنگ، نيرويي كه با اسرائيل جنگيد حدود چند هزار نفر بودند؛ در حالي كه طرف مقابل حدود 40 هزار نفر بودند، البته بدون در نظر گرفتن ناوهاي جنگي، هليكوپترهاي جنگي، توپهاي دور برد، قويترين تانكها و مدرنترين تجهيزات جنگي روز دنيا كه اسرائيل از آن بهرهمند بود. حالا اگر اين 40 هزار نيرو، ضرب در اين امكانات شود، معلوم ميشود كه اسرائيليها چه نيرويي داشتند و شايد بتوان گفت اين 40 هزار نفر با اين امكانات 4 ميليون نفر بودند.
[مجله شماره 36 : خرداد و تير 91 – مقاله]
لینک منبع خبر :
http://www.tarid12.ir/fa/MDZ1Y08lMmJhNjJkOWdQYUpYbW8yOWRFV2ZwZThreWxLbQ==/%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%88%20%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%D9%8A%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A2%D9%8A%D9%8A%D9%86%D9%87%20%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1