درسنامه مهدویت ویژه تدریس مهدویت برای کودکان و نونهالان (4)

بسم الله الرحمن الرحیم

درس نامه سوم

تولد آخرین معصوم

سلام به بچه های عزیزم

خوبید…بیایید دعای سلامتی امام زمان و با هم بخونیم.
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم کن لولیک …
ما تو این دعا به خدا میگیم همیشه مراقب امام مهدی ما باشن ان شاالله .
بچه ها هر کسی واسه خودش یک روز تولد داره روزتولد روزی که انسان اون روز به دنیا می آید همه ما هدیه خدا به پدر و مادرمون هستیم شما روز تولدتون رو می دونید اصلا می دونید کجا به دنیاآمدید؟ من تو فصل پاییز به دنیا آمدم …حالا شما بگید. بعد از کمی پرسش وپاسخ و آماده کردن جو کلاس . مربی قصه ای که درباره تولد حضرت و در کلاس بیان می کند که این قصه رو میتونه از کتاب (با قاصدک /محمد یوسفیان) بیان کنه که ما به طرز خلاصه داستان رو بیان می کنیم که اگر به صورت یک نمایش توسط مربی اجرا شود عالی است.در طول قصه میشود از شیوه فضاسازی استفاده شود و مربی تصاویر کتاب با قاصدک را چاپ و به دیوار بزند و قصه را تعریف کند یا به کمک بچه ها داستان رو بگه به این شکل که به هر کسی نقشی بده و خود مربی راوی بشه یا از همان مسابقه سکوت استفاده کنه یا به شکل نمایشی خودش به تنهایی اجرا کنه البته با تقلید صدا و اجرای حرکات بدن و صورت.
بچه ها دوست دارید تولد آخرین امام مون یعنی امام مهدی رو براتون بگم؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم
شب بود آسمون شهر سامرا پرستاره بود یک ماه خیلی قشنگ هم تو آسمون می درخشید.
حاکم شهر سامرا تا دیروقت سرگرم مهمونی و خوش گذرونی بود. چند ساعتی از خوابش نمی گذره که ناگهان از خواب می پره : چه خواب بدی بود…پس این وزیر کجاست؟؟ (با فریاد) وزیر ؟ وزیر؟ کجایی جانت در بیاید فقط بلدید دینار دینار پول خلفای عباسی را بخورید و حیف و میل کنید. (ورود وزیر) : بله سروم جانم به قربان تان شود رفته بودم گلاب به رویتان …
حاکم: ساکت شو اینقدر حرف نزن خواب بدی دیدم . وزیر: چه خوابی خواب خلفا همیشه تعبیری نیکو دارد. حاکم: خواب دیدم از خانه حسن بن علی یک نوری به سمت کاخ می آید ناگهان کاخ فرو میریزد اصلا تو در این قصر چه کاره میکنی مردک صد بار نگفتم خانه حسن بن علی را جستجو کن زیر نظر بگیر می ترسم وعده ای که از زمان پیامبر داده اند محقق شود کاش خدا این پسر را در نسل من قرار میداد. از فردا هر چه قابله زبردست داریم به عنوان میهمان مسکین رهگذر به خانه حسن بن علی بفرست تا جاسوسی کنند. تا خبر جدید نیاوری حق خواب نداری . وزیر: بله قربان حتما قربان چشم قربان بخوابید که باید برای تفرج به خارج از قصر برویم…
حاکم در حالیکه چشماش و میبست زیر لب میگفت: آری تفریح خوب است اصلا این خاندان علی با خوشی میانه ای ندارن چطور آدم دلش می آید این پول ها را بین فقرا پخش کند.پدر کجایی همان بهتر که هادی را با سم از سر راه برداشتی من هم یک روز این کار و…
وزیر حیله گر چند قابله رو به بهانه های مختلف به خانه امام می فرستاد ولی آنها هم متوجه بارداری هیچ زن یا کنیزی نمی شدن. و وزیر هم این خبر خوش و به حاکم ظالم میداد. بی خبر از اینکه تا چند روز دیگه قراره یک اتفاقی بیفته …
تو اون طرف شهر سامرا
بچه ها تو یک خونه کوچیک و ساده یک خانوم مهربونی زندگی می کرد این خانم عمه امام حسن عسکری بود و اسمشون هم حکیمه خاتون بود. یک روز حکیمه خاتون بعد اینکه به کاراش رسید تصمیم گرفت به خانه امام حسن بره چون دلش برای امام حسن عسکری تنگ شده بود. وقتی به خونه امام رسید امام با خوشحالی در و براشون باز می کنه و عمه رو به داخل دعوت میکنه. عمه تا پاسی از شب پیش پیش امام میمونه موقع. دیگه تصمیم به رفتن که میگیره امام بهش میگن: عمع جان امشب رو پیش ما بمان قرار است نوزادی نورانی و وعده خدا امشب به دنیا بیاد. عمه لبخندی میزنه و میگه: پسرم همسرت که … امام میگویند:این نوزاد از نرگس خاتون است. او مانند مادره حضرت ابراهیم نشانه ای از مادر شدن در ظاهرش نیست این امر و معجزه ای از سمت خداست. حضرت این را فرمود و به داخل اتاق رفت. شب از نیمه گذشت عمه نمازش را خواند ولی نگران بود نرگس آرام بود. امام به عمه اش فرمود نگران نباش وقتش نشده. عمه به آسمان نگاه می کرد ماه خیلی زیبا بود. او زیر لب قرآن می خواند. که ناگهان اتاق نرگس خاتون پره نور شد…
بچه ها امام زمان تو نیمه شعبان یا همان پانزده شعبان سال دویست و پنجاه و پنج به دنیا آمدن. وقتی به دنیا آمدن به سجده افتادن. دیدید با اینکه دشمنان این همه تلاش کردن اما کاری رو که خدا بخواد انجام بشه اتفاق می افته .. ان شاالله. حالا همه با هم یک صلوات بلند بفرستید.

برای بازی مربی به تعداد بچه ها بادکنک بین آنها تقسیم میکند بعد از بچه ها می خواهد که اسم دشمنان امام مهدی را روی بادکنک بنویسند و با هم شروع به باد کردن کنند تا دشمنان بترکند.
البته روش دیگری هم هست که مربی روی بادکنک اسم دشمنان را می نویسد اگر فضای کلاس کافی باشد, می توانند با بادکنک بازی کنند و حواس بچه ها باشد بادکنک زمین نخورد تا بترکد.
چند تا دشمنان امام مانند: وهابی ها, آل سعود, اسرائیل, آمریکا,صدام, یزید, شمر و..

تکلیف: کدام یک از پیامبران ما مانند امام مهدی مخفی به دنیاآمدن و چرا؟؟؟ توضیح دهید.

شیوه:قصه, نمایش, پرسش و پاسخ,بازی

خدایا دشمنان امام مهدی رو نابود کن..
خدایا مظلومان جهان رو از دست ظالمان نجات بده..
خدایا امام زمان ما را زودتر برسان..

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

احسان عبادی

احسان عبادی

از اساتید مهدویت و تاریخ و کلام جدید، مولف کتاب و سخنران کشوری

فهرست مطالب
آمار سایت
  • 1
  • 266
  • 12,568

استاد احسان عبادی اهل قائم شهر مازندران ، از سال ۱۳۸۸ ،
فعالیت های مهدویت خود را در قالب پژوهش و سخنرانی آغاز کرده اند .رزومه علمی استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور :

1. دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث

2. طلبه درس خارج حوزه علمیه

3.کارشناسی ارشد ادیان و عرفان تطبیقی

4. دارای مدرک مربی گری مهدویت زیر نظر مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
5. از مربیان بنیاد مهدویت استان مازندران
6. رئیس کانون مهدویت شهرستان قائمشهر زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی
7. گذراندن دوره های متعدد تفسیری و حدیث و مهدویت
8. پژوهشگر عرصه تاریخ اسلام و تاریخ معاصر و برگزار کننده دوره های متعدد مجازی و حضوری در این موضوع
9. تالیف هفت عدد کتاب در موضوعات حدیثی ، مهدویت و تاریخی
10. تالیف بالای 30 عدد مقاله در مجلات و کنفرانس های داخلی و همایش بین المللی دکترین مهدویت
11.داور بخش مقالات جشنواره علامه حلی۹. ارائه درسنامه ها و سخنرانی های کامل در زمینه ولایت فقیه ، اثبات عقلی و روایی و پاسخ به شبهات آن
۱۲. مدرس مباحث کلام جدید از جمله ، پلورالیسم و هرمنوتیک ( پاسخ به شبهات دکتر سروش و شبستری )
۱۳. مدرس مباحث پاسخ به شبهات دینی و قرآنی به طور خاص
۱۴.سخنرانی در استان ها و حوزه های علمیه و دانشگاه های سراسر کشور

15. برگزاری دوره ولایت فقیه به طور کامل و مبنایی و ریشه ای

برای برگزاری دوره های مختلف می توانید با شماره 09387543716  آقای محسنی تماس بگیرید