بسم الله الرحمن الرحیم
درس نامه چهارم
امام پنج ساله
به نام خدای پروانه ها
خدای خوب امام مهدیه ما
سلام به بچه های عزیز دوستان خوب امام زمان (ع)
بچه ها گوش کنین گوش کنین..
یک صدای گریه ای داره می آید چشماتون و ببندید بچه ها انگار امروز خونه امام حسن عسکری یه خبری . میخواهیم بریم خونه امام حسن عسکری ..بریم؟
بچه ها انگار خبر خوبی نیست , صدای پچ پچ می آید
امام را بی گناه شهید کردند. امام را مسموم کردند. بعد امام چه کسی امام شیعیان خواهد شد؟
بچه ها فهمیدین چی شد آخی انگار امام یازدهم ما رو شهید کردن . دشمنان ظالم امام رو مسموم کردن .
به نطر شما کی بعد امام حسن عسکری به امامت می رسد؟ دوست دارید دوباره بریم خونه امام حسن عسکری؟
انگاری جلوی در یه خبرایی ساکت باشیم تا ببینیم چی میگن.
تسلیت میگوییم جعفربن علی . امامت را هم تبریک می گوییم. بچه ها می دونید جعفر کی جعفر برادر امام حسن عسکری
.میگن آدم خوبی نیست .یعنی اون جانشین امام حسن عسکری؟؟؟چشم ها بسته میخواهیم بریم خونه امام دوباره. خدمتکاره امام گوشه ای نشسته و خیلی نارحته از این که امام و شهید کردن و داره به خودش میگه : اگر جعفربن علی جانشین امام بشه اصلا خوب نیست تو همین فکرا بود که ناگهان جنازه امام و آوردن . چون امام فقط باید بر امام نماز بخونه جعفر آماده شد که بره بالای سر تابوت امام حسن عسکری نماز بخونه.
جعفر رفت که نماز و شروع کنه ناگهان
یه پسر کوچیکی لباس جعفر و کشید و گفت: عمو کنار برو کسی که باید بر جنازه نمازبخونه منم . من شایسته ترم. همه دیدن که رنگ از صورت جعفرپرید تا بیاد به خودش بیاد اون پسر نماز وخوند و به داخل خونه رفت و دیگه ندیدنش. حدس می زنید اون بچه کی بود؟؟؟؟؟
بعد چند دقیقه دیدن یک چند تا مسافراز قم وارد حیاط شدن اونا از شهادت امام خیلی ناراحت شدن و پرسیدن امام بعد امام حسن عسکری کی؟؟
چند نفر جعفر و نشون دادن .اونا به طرف جعفر رفتن و ازش پرسیدن : اگر تو امام هستی بگو ما در کیسه چه داریم و نامه ها از کیست؟ همیشه امام به ما خبر میداد و ما به او اعتماد می کردیم. جعفر که ناراحت و بهت زده از ماجرای نماز بود برافروخته تر شد و گفت: مگر من علم غیب می دانم و از خانه خارج شد.
در همین موقع خدمتکار امام زمان بیرون آمد و گفت:سرورم می گوینددر کیسه هزار سکه است که نقش ده تای آن محو شده است.
بچه ها اون پسر امام مهدی ما بود که به شهادت پدرش و در پنج سالگی به امامت رسیدن.
(شیوه مربی در این درس نمایش توام با حرکات بدن و تقلید صداست نکته مهم در این نمایش که مربی باید این داستان را با جذابیت خاصی تعریف کنه به خصوص در صحنه هایی که به گذشته می روند باید غم و اندوه و خوشحالی را درست بیان کند)
بازی
برای بازی در این قسمت مربی می تواند از بچه ها بخواهد چشمها را ببندند یا به حالت بشین وپاشو کار کند. مربی تعدادی کلمه را می خواند و به بچه ها می گوید که اگراز یاران امام دست و بالا ببرد و یا اگر از دشمنان امام است دست را پایین بیاورد یا برعکس یا این کار و می تواند با بشین و پاشو انجام بدهد بستگی به مربی دارد. لیستی از کلمات:
دروغگو, اسراییل, امام حسین , روزه خوار, نمازخون, امریکا,وهابی,عیب جو,و..
بچه ها اینکه یک نفر تو بچگی امام بشه تعجب داره , امام جوادجون و امام هادی جون هم تو بچگی امام شدن , امام کسی که فقط خدا اون و باید انتخاب کنه حالا فرقی نداره چند سالش باشه.(مربی می تونه برای فهم بیشتر از فلش به عنوان مثال استفاده کنه با این توضیح که چطور این همه اطلاعات تو یک چیز به این کوچیکی جا میشه و ربطش بده به امام و درباره علم امام صحبت کنه و این که این علم از طرف خداست تا در ذهن بچه ها بماند)
تکلیف
بچه ها کدام پیامبران ما تو بچگی به پیامبری رسیدن؟
یک نقاشی از کودکی امام برام بکشید.
…………………………………….
خدایا همیشه مراقب امام زمان ما باش
خدایا کمکون کن جوری باشیم که امام زمان از ما راضی باشد..
الهی آمین