هو الحق
پديده ارجاع به كتاب هايي خيالي
مهدي مهريزي
مغز متفكر جهان شيعه، از مركز مطالعات اسلامي استراسبورك، ترجمه و اقتباس ذبيح الله منصوري
اين كتاب در فروردين ماه 1354 از سوي انتشارات جاويدان در 621 صفحه منتشر شد.
مترجم در مقدمه ميگويد مركز مطالعات استراسبورك توسط بيست و پنج تن از اعضاي خود تحقيقاتي را دربارهي شيعه انجام داده كه بخشي را در كتاب امام حسين و ايران منعكس كرده و بخشي را كه مربوط به امام صادق است در اين كتاب ميآورد. و در ادامه مقدمه نام 25 دانشمند را آورده است.[28]
اين كتاب بازتاب گستردهاي در مجامع مذهبي داشت بخشهايي از آن در جزوات كوچك و به صورت رايگان توسط شركت سهامي سيمان فارس و خوزستان منتشر شد.
علامه سيد محمد حسين حسيني طهراني در جلد 18 امام شناسي درباره اين جزوات برگرفته از اين كتاب مينويسد:
در سنهي 1313، هجريهي شمسيه، مجلهي خواندنيها در طهران مقالات مسلسلي را در شمارههاي عديدهي خود طيّ علوم بديعهاي كه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام كاشف آن بودهاند منتشر كرد: علومي كه تا آن زمان به انديشهي احدي خطور نكرده بود و تا اين عصر تجدد علمي نيز پس از آن راه حلي براي آنها يافت نشد. اين مقالات بسيار جالب بود و مورد استقبال عامه قرار گرفت تا به جايي كه دايرهي انتشارات «شركت سهامي سيمان فارس و خوزستان» تحت نظر و مديريت جناب محترم دانشمند مكرم آقاي مهندس سالور آنها را به صورت جزوات كوچك جيبي، طبع و به رايگان در سطح كشور توزيع نمود.
روزي حقير از طهران به قم مشرف بودم، و در محضر حضرت علامه طباطبايي قدس سره سخن از اين جزوات منتشره به ميان آمد. ايشان به قدري خرسند بودند و به ديدهي اعجاب مينگريستند كه تا ساعتي چهرهي انورشان بشاش و متبسم بود و از زحمات و علاقهي آقاي مهندس سالور نسبت به اين امور تقدير مينمودند. حقير چون به طهران بازگشتم با جناب سالور مكاتبهاي نموده به نشاني «درود» و ايشان هم فوراً جلد 22 و جلد 23 از اين جزوات را براي حقير ارسال فرمودند.
اين مقالات و جزوات متخذ از كتابي بود به نام «مغز متفكر جهان شيعه» كه آقاي ذبيح الله منصوري ترجمه و اقتباس نموده بود. اين كتاب براي اولين بار در فروردين ماه 1354 هجريهي شمسيه توسط سازمان انتشارات جاويدان به طبع رسيد.[29]
علامه طهراني خود حدود هفتاد صفحه از همين كتاب امام شناسي جلد هجدهم را به نقل مطالب كتاب مغز متفكر جهان شيعه اختصاص داده است.[30]
به جز ايشان در ديگر آثار مذهبي نيز اين كتاب مورد استناد قرار ميگيرد بلكه به عربي ترجمه ميشود با عنوان الامام الصادق كما تعرفه علماء الغرب. و نيز گزيده و تلخيص از آن ساخته ميشود.
با اين اوصاف اين كتاب كمترين ارتباط را با دانشمندان غرب دارد و به گفته تني چند از آشنايان و پژوهشگران ذبيح الله منصوري خود اين مطالب را از اين طرف و آن طرف گرد آورده و به نام دانشمندان غرب و از زبان امام صادق عليه السلام مطرح كرده است. دكتر كريم امامي در كتاب از پست و بلند ترجمه از يكي دوستان خود نقل ميكند:
دوست ديگري كه باز خواهش كردند ناشناس بمانند گفتند مغز متفكر جهان شيعه [جاويدان، چ 2، 1354] را مرور ميكردم. مطالبي در آن ديدم كه برايم جالب بود. براي اينكه از صحت آن مطالب مطمئن شوم در صدد يافتن اصل كتاب برآمدم. سرانجام با زحمت زياد كتاب را در فرانسه يافتم كه مشخصات آن را تقديم ميكنم. بنده 48 ساعت مطالب آن را با ترجمهي فارسي كتاب مقابله ميكردم و سرانجام نفهميدم كجاي كتاب فارسي ترجمهي چه قسمتي از اصل فرانسهي آن است. بعد مقدمه مرحوم منصوري را دوباره خواندم و ديدم ايشان در دو جا تصريحاً متذكر شده كه ترجمهي دقيق لفظ به لفظ انجام نداده. ايشان در صفحهي 8 مينويسد «آنچه در اين كتاب ميخوانيم ترجمهي دقيق و لفظي آن تحقيق نيست بلكه من تحقيق را به شكلي تنظيم كردهام كه خواندنش براي فارسيزبانان آسان باشد.» و در صفحهي 18 مينويسد «… به همين جهت درصدد برآمدم آنچه را كه در همين رساله نوشته شده بسط بدهم و به قدر توانايي خود امام ششم را بر مبناي تاريخ به نسل جوان ايران بشناسانم.»
«مغز متفكر جهان شيعه جمعاً 621 صفحه دارد و اصل فرانسوي كتاب روي هم رفته 312 صفحه، كه فقط 24 صفحهي آن به امام جعفر صادق (ع) مربوط ميشود. اگر مرحوم منصوري تمام اين ششصد و چند صفحه را واقعاً از بسط آن 24 صفحه پديد آورده باشد بنده عقيده دارم بايد بر مزارش بناي يادبود برپا كنيم.»[31]
دكتر علي بهزادي در كتاب شبه خاطرات درباره منصوري ميگويد:
شادروان منصوري در بزرگ كردن مسائل و شرح و بسط مطالب كمنظير بود. گاهي صبح مطلبي را كه در كيهان انگليسي يا يك روزنامهي خارجي خوانده بود برايم تعريف ميكرد. او جريان واقعه را چنان با آب و تاب بازگو مينمود كه به نظر من بزرگترين رويداد، اختراع يا حادثهي قرن بود. عصر كه همان مطلب را در روزنامهها ميخواندم، ميديدم موضوع آنقدرها هم كه منصوري گفته بود مهم نبود!
وي در ادامه يكي از اين نمونهها را نقل ميكند. منصوري «خاطرات تيمور لنگ به قلم خود او» ـ كه به وسيله «مارسل بريون» عضو فرهنگستان فرانسه گردآوري شده بود – را به صورت پاورقي در مجله سپيد و سياه در شصت قسمت نوشت. نخست وزير آن دوره هويدا روزي از من خواست متن فرانسه را برايش تهيه كنم. مدتها دنبال منصوري بودم تا متن اصلي را براي نخست وزير بگيرم و او وعده ميداد و عمل نميكرد.
پس از مدتي «جزوهاي در 20 تا 30 صفحه كه مطالب آن با حروف درشت ـ حروفي كه كتابهاي كودكان و يا گاهي شعر نو را با حروفي نظير آن چاپ ميكنند، نوشته شده بود – آورد. پرسيدم: اين چيست؟ گفت: كتاب خاطرات تيمور لنگ به قلم خود او، گفتم: اينكه بيش از يكي دو شماره پاورقي نميشود؟ پس اين پنجاه شصت هفته مطلبي كه شما از قول تيمور لنگ در مجله مينوشتيد از كجا بود؟ خنده طولاني كرد و شعر فردوسي را خواند كه:
كه رستم يلي بود در سيستان
منش كردم آن رستم داستان[32
[28] . مغز متفكر جهان شيعه، ص 8.
[29] . امام شناسي، ج 18، ص 128 – 127.
[30] . همان، ص 127 – 196. قابل تامل است علامه طهراني در اين كتاب حدود هفتاد صفحه از كتابي كه بنيادي سست دارد نقل قول و تمجيد ميكند و در ص 210 همين جلد دربارهي يكي از مجلات جدي و تاثيرگذار كه در حوزه علميه قم منتشر ميشود چنين داوري ميكند:
حقير كه به بعضي از مجلدات «حوزه» كه برخورد كردهام آن را مجلهي مضر و الحادي يافتهام كه در آن مطالب ضد دين و ضد اسلام بسيار ديده ميشد. فلهذا در كتابخانهي منزل از آن موجود نميباشد. اما اين مجلد را جناب محترم صهر مكرم آقاي سيد محمد سيادت موسوي ـ حفظه الله ـ هديه نمودند و افزودند كه: در اين مجلد مطالب مفيدي دربارهي مرحوم حجة الاسلام شيرازي قدس سره وارد است لهذا حقير قبول نموده و دقيقا آن را تا به آخر مطالعه كردم و الحق همان طور بود كه فرمودند چون مطالب جمعآوري شده در آن، ناظر بر كتب ديگر است، و در جرح و تعديل راه انصاف پيموده و حق مطلب را بهتر و نيكوتر ادا كرده است. (امام شناسي، ج 18، ص 210.)
[31] . از پست و بلند ترجمه، ص 89.
[32] . شبه خاطرات، ج 3، ص 647 – 646.
منبع : سایت طرید